حدود دو دهه است که نهاد تعلیم و تربیت در کهگیلویه و بویراحمد بدلیل سیاست زدگی دچار آسیب جدی گردیده است. خدشه به استقلال آموزش و پرورش و انحراف از ریل خدمات اصیل آموزشی و تربیتی موجب نگرانی جدی اولیاء شده و تمسک به خصوصی سازی در قالب مدارس خاص و غیر انتفاعی نیز تا کنون چنانکه شایسته و بایسته بوده مفید فایده واقع نگردیده است.

راهبردهای نظام اسلامی وارونه شده و سیاسیون بر مبنای منافع شخصی خود راهبرد تعریف می کنند که منشاء خسارت به جامعه هدف و به طریق اولی نظام تعلیم و تربیت و امنیت استان گردیده تا آنجا که غفلت از توصیه های رهبری پیرامون اهمیت و جایگاه این نهاد به شعار صرف در تریبون ها منتهی شده و خروجی قابل اعتنایی ندارد!

سالیان آزگاری است که بدلیل این روند و انتصابات فرمایشی، عدالت آموزشی از حیث ذبح شایسته سالاری به فنا رفته و جامعه دچار خسران شده است.
نتایج حاصل از باند بازی و قوم گرایی، همچون شاهد صادقه در آستین شده و آنچه مسئولان می گویند با آنچه که خانواده ها می بینند به تفاوت زمین و آسمان می ماند!
نظام طبقاتی، رخ در رخ مردم درمانده خودنمایی می کند و کنکور مختص آقازادگان و مرفهین بی درد با هزاران ابهام و آه و افسوس گردیده است!

پیام و خروجی کنکور این است که “پول” حلال مشکلات شده و جای علم و ثروت نیز عوض شده است و به تعبیر آن اندیشمند عرصه علم و سخن تا وقتی ملاک و معیار این است باید پول بود و پول پرست، هر چند که تضییع حق الناس است و عاقبت بخیر نخواهند شد!

گزینش صحیح و توازن در مدیریت ها، صرفاً به مفهوم موافقت یا مخالفت با سرپرست فعلی این نهاد نیست و روح حاکم بر این نوشتار به نفس و ماهیت آنچه بر این نهاد گذشته، از باب شخصیت حقوقی آن نهاد می نگرد که روند طی شده در این دو دهه موجب شده عمده طبقه متوسط و محروم از طبقه اشراف عقب افتد و ریشه آن را باید در مدیریت های کلان و نیز آنچه که بر آموزش و پرورش و کنکور حاکم است کنکاش کرد!

پیشتر در یادداشتی متذکر شدیم که آموزش و پرورش استان عروس هزار داماد است و راهبر آموزش و پرورش برون از میز این مدیران امضاءست و امر و نهی این مدیران با دهها واسطه سیاسی شکل می گیرد تا منافع شخصی فرصت طلبان تامین شود و این همان وضع موجود است که نباید تداوم یابد!

گویا نظام تعلیم و تربیت ما در سال‌های گذشته در ۱۴ شاخص ارزیابی وزارتی آخرین رده از رتبه های تاسف بار جدول کشوری بوده و مزید بر آن ۴۰۰ شکایت تخلفاتی در زمینه های مالی، آموزشی، ورزشی و استخدامی مطرح رسیدگی است که شاید معاونین مربوطه هیاتی شوند…

با این اوصاف جمال زاده باید واقف باشد که حفظ وضع موجود به مصلحت او نیست و جامعه فرهنگی خواهان تغییر وضع موجودند و نباید و نشاید تابع بفرما و بنشین سیاسیون باشد.

البته شاید سرپرستی جناب جمالی با هر اوصافی از تعهد و تجربه و مدیریت چندان طول نکشد چرا که فضای مدیریتی استان بصورت عدم توازن در سهمیه بندی مدیران مناطق رخصت چنین کاری را به استاندار نمی دهد و او خود این محاسبات را در نظر دارد که این بالانس مدیریتی باید حفظ شود و از طرفی تعهد دارد به گزینش نیرویی که جامع الطراف باشد.

واقعیت آن است که در تقسیم بندی مدیریت ها، نهادهای گسترده ای چون دانشگاه دولتی، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و… الخ سهم نماینده کهگیلویه شده و به یحتمل استاندار نیز نمی تواند از حداقل های توازن منطقه ای در مدیریت ها غافل شود که استان را دچار التهاب نماید و به یقین و آنگونه که شنیده می شود منتخبین جدید مردم بر اساس بدعت حاصله و خواست عمومی بدنه فرهنگیان، سهمیه مدیریتی می خواهند و به حتم مدیریت آموزش و پرورش نیز مهمترین و نخستین مطالبه آنان است و نمی شود کتمان کرد.

از جانب دیگر، استاندار محترم به عنوان نماینده عالی دولت و نظام اسلامی مکلف است به اصلاح امور فشل که با خانه تکانی عیدی در این دستگاه عریض و طویل شاید به نتیجه رسیده باشد که با وضع موجود و آمارهای تاسف بار وزارتی و شکایات عدیده باید بین امیال سیاسیون با راهبردهای نظام اسلامی و مصلحت نظام تعلیم و تربیت یکی را انتخاب کند و این اهم و مهم را اگر با آنالیز گفته شده به سنجه نگذارد بی شک جایگاه خودش را به زیر سئوال برده است…

زریر حجتی